پروانه خیال

وقتی شبیه آینه ها مهربان شدی
من یک ستاره ماندم و تو، کهکشان شدی

غمگین و دلشکسته به راهت نشسته ا
از آن شبی که خاطره ای بی نشان شدی

با من سخن بگو که منم آشنای تو
ای آشنا که با دل من هم زبان شدی

می بینمت که پشت تن بوته های یاس
پروانه خیال مرا آشیان شدی

وقتی نشست مهر نگاهت به جان من
چون عشق در خزان دلم جاودان شدی

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:10 ب.ظ

وبلاگت قشنگتر شده. ولی اون پروکسی ۲۰۰۰۰۰نمی ارزه نه نه نه نه نه نه نه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد